آیا شما یک مسیحی واقعی هستید یا فقط «تقریباً» یک مسیحی هستید؟

Posted byFarsi Editor February 28, 2025 Comments:0

(English Version: “Are You A Real Christian or An “Almost” A Christian?”)

در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۹۳، یک بمب قوی در پارکینگ زیرزمینی مرکز تجارت جهانی در نیویورک منفجر شد، شش نفر کشته و بیش از هزار نفر زخمی شدند. این حادثه تحقیقات گسترده‌ای را به دنبال داشت و منجر به دستگیری‌های زیادی شد، اما تعداد کمی از مسئولان این حمله را بخشی از یک توطئه تروریستی بین‌المللی تشخیص دادند.

زمانی که تروریست‌ها در سال ۲۰۰۱ برج‌های مرکز تجارت جهانی را نابود کردند، کمیسر پلیس، ریموند کلی، به اولین حمله اشاره کرد و گفت: «این باید یک هشدار برای آمریکا میبود.»

اما یک هشدار جدی‌تر توسط خود عیسی مسیح در مثلی در انجیل متی ۱:۲۵-۱۳ ارائه شده است. او از هر مسیحی یک سؤال جدی و تأمل‌برانگیز می‌پرسد: «آیا شما یک مسیحی واقعی هستید یا فقط تقریباً ظاهرا مسیحی هستید ؟» بیایید این مثل را بررسی کنیم و به جدیت این سؤال توجه کنیم.

۱. شرح مثل

این مثل داستانی است بر اساس موقعیت‌های روزمره که برای آموزش حقایق روحانی طراحی شده است. این مثل درباره دامادی است که برای ازدواج با عروس خود می‌آید و می‌خواهد او را به خانه ببرد. طبق رسوم آن زمان، ساقدوش‌های عروس داماد را استقبال می‌کردند و او را به خانه عروس می‌بردند. از آنجا که داماد ممکن بود شب بیاید، ساقدوش‌ها باید چراغ‌هایی برای روشنایی همراه خود داشتند.

در این داستان، داماد نیمه‌شب رسید. ده ساقدوش منتظر بودند تا او را همراهی کنند. پنج نفر از آن‌ها چراغ‌هایی با روغن داشتند و پنج نفر دیگر چراغ‌هایی بدون روغن. کسانی که روغن داشتند به مهمانی عروسی رفتند، اما باقی علی‌رغم خواهش و التماس اجازه ورود پیدا نکردند.

داماد در این مثل نماینده عیسی است. ساقدوش‌های دانا که روغن داشتند، مسیحیان واقعی آماده برای ملاقات با عیسی را نشان می‌دهند. ساقدوش‌های نادان که روغن نداشتند، نماینده مسیحیان ظاهری هستند که برای ملاقات با مسیح آماده نیستند و ممکن است از بهشت بازمانند.

پیام اصلی مثل در آیه ۱۳ خلاصه شده است: «پس بیدار باشید، زیرا شما نه روز را می‌دانید و نه ساعت را.» به عبارت دیگر، «برای ملاقات با خداوند همین امروز آماده باشید. زمانی خواهد رسید که دریافت بخشش گناهان غیرممکن خواهد بود و هیچ فرصتی برای ورود به بهشت باقی نخواهد ماند.»

۲. کاربرد مثل

از این مثل سه حقیقت مهم را می‌توان برداشت کرد:

حقیقت ۱: ممکن است کسی مسیح را به ظاهر بپذیرد اما در دل او را نداشته باشد.

در این مثل، شباهت‌های زیادی بین ساقدوش‌های دانا و نادان وجود داشت. هر دو چراغ داشتند و منتظر داماد بودند.(متی ۱:۲۵). ساقدوش‌های نادان نیز مخالف آمدن داماد نبودند و به نظر می‌رسید برای او انتظار می‌کشند. اما در حقیقت آمادگی نداشتند. بسیاری از مسیحیان نیز ادعا می‌کنند که منتظر بازگشت عیسی هستند، اما برای دیدار با او آماده نیستند.

ساقدوش‌های دانا در امنیت خوابیدند، ساقدوش‌های نادان نیز به ظاهر با احساسی از امنیت به خواب رفتند. اما آن‌ها نماینده ایمان‌داران ظاهری هستند که به دلیل قلب فریب‌خورده، امنیتی کاذب دارند. آن‌ها فکر می‌کردند برای ملاقات با مسیح آماده‌اند چون به کلیسا می‌رفتند، کارهایی ظاهراً مسیحی انجام می‌دادند و با دیگر مسیحیان معاشرت داشتند. واقعیت غم‌انگیز این است که آن‌ها هرگز واقعاً از گناهان خود توبه نکردند و بنابراین هرگز تولد جدید در مسیح را تجربه نکردند.

چندین ویژگی زندگی مسیحیان ظاهری را مشخص می‌کند:

الف- دیدگاه نادرست نسبت به خدا: آن‌ها فکر می‌کنند خدا فقط عشق است و هیچ چیز جز عشق نیست. خدا هرگز مرا طرد نمی‌کند. وقتی در حضور او بایستم، می‌توانم او را قانع کنم که مرا به بهشت راه دهد. این دیدگاه ساقدوش‌های نادان بود که با التماس‌های ناامیدانه‌شان: «ای خداوند، ای خداوند، در را به روی ما باز کن» (متی ۱۱:۲۵). آشکار شد.

در حالی که خدا عشق است، اما او تنها عشق نیست. او همچنین به همان اندازه مقدس و عادل است. او در کلامش وعده داده است که کسانی را که به پسرش ایمان نیاورده‌اند، مجازات خواهد کرد (یوحنا ۱۸:۳). اگر خدا چیزی برخلاف کلام خود انجام دهد، او را دروغگو می‌سازد و این غیرممکن است!

ب- دیدگاهی نادرست نسبت به گناه: احساس بد نسبت به گناه را با نجات واقعی اشتباه می‌گیرند. در حالی که احساس پشیمانی برای گناهان کافی نیست و باید با توبه واقعی همراه باشد.

یهودا، فلیکس و عیسو احساس گناه داشتند اما هرگز نجات نیافتند (متی ۳:۲۷-۵؛ اعمال ۲۵:۲۴؛ عبرانیان ۱۶:۱۲-۱۷). صرفاً احساس بدی نسبت به گناه دلیل بر مسیحی بودن نیست. مگر اینکه این اندوه فرد را به توبه از گناه و انداختن خود به پای عیسی برای بخشش هدایت کند، این یک اندوه کاذب است که تنها به نابودی ابدی منتهی می‌شود (دوم قرنتیان ۹:۷-۱۰).

پ- دیدگاه نادرست نسبت به دنیا: مسیحیان ظاهری به‌طور بی‌وقفه‌ای به دنیا و لذت‌های آن علاقه دارند. آن‌ها متوجه نمی‌شوند که بودن در دنیا چیزی نیست که عیسی آن را محکوم کند (یوحنا ۱۵:۱۷). در عوض، برای دنیا زندگی کردن چیزی است که او محکوم می‌کند!

با وجود آگاهی از اول یوحنا ۱۵:۲ که به وضوح می‌گوید: «دنیا و چیزهای دنیا را دوست نداشته باشید. اگر کسی دنیا را دوست داشته باشد، محبت پدر در او نیست»، تمام زندگی خود را به خواسته‌های دنیوی می‌سپارند. و اگر در پی دنبال کردن چیزهای دنیوی نیستند، در حال خیال‌پردازی در مورد آن‌ها هستند. به طریقی فکر می‌کنند که تنها استثناهای فرمان «شما نمی‌توانید هم خدا و هم پول را خدمت کنید» (متی ۲۴:۶) چقدر فریب خورده‌اند.

ت-دیدگاه نادرست نسبت به محبت دیگران: محبت گزینشی ویژگی مسیحیان ظاهری است. آن‌ها تنها کسانی را دوست دارند که آن‌ها را دوست دارند. این بسیار شگفت‌انگیز و غم‌انگیز است که ببینیم بسیاری از مسیحیان ظاهری برای سال‌ها نسبت به دیگران کینه و تلخی عمیقی نشان می‌دهند. این ممکن است شامل همسر، اعضای خانواده، اعضای کلیسا، همکاران، همسایگان و غیره باشد. تفکر عمومی آن‌ها این است: «من به طور کلی دیگران را دوست دارم. فقط فلانی است که نمی‌توانم او را دوست داشته باشم. بالاخره، او مرا خیلی آسیب زده است.

اما کتاب مقدس به وضوح می‌گوید که نفرت نباید ویژگی کسی باشد که ادعا می‌کند مسیحی است. اول یوحنا ۲۰:۴-۲۱ می‌گوید: «۲۰ هر کسی که ادعا می‌کند خدا را دوست دارد اما برادر یا خواهر خود را تنفر داشته باشد، دروغگو است. زیرا هر کسی که برادر و خواهر خود را که دیده است، دوست ندارد، نمی‌تواند خدا را که ندیده است، دوست داشته باشد. ۲۱ و او این فرمان را به ما داده است: هر کسی که خدا را دوست دارد باید برادر و خواهر خود را نیز دوست داشته باشد.» اول یوحنا ۱۳:۳-۱۵ و اول یوحنا ۷:۴-۸ نیز همین مفهوم را تأکید می‌کنند.

بنابراین، ممکن است کسی تنها به ظاهر مسیح را بپذیرد و در درون او را نداشته باشد، همانند پنج ساقدوش نادان. به همین دلیل است که همه ما باید زندگی خود را بررسی کنیم تا ببینیم که آیا فقط به ظاهر مسیحی هستیم یا واقعاً مالک حیات ابدی هستیم.

حقیقت ۲: نجات قابل انتقال یا اشتراک نیست.

زمانی که داماد رسید، ساقدوش‌های نادان متوجه شدند که برای چراغ‌های خود روغن ندارند. فوراً از ساقدوش‌های دانا خواستند: «مقداری از روغن شما را به ما بدهید؛ چراغ‌های ما خاموش می‌شوند»، که ساقدوش‌های دانا پاسخ دادند: «نه، ممکن است برای ما و شما کافی نباشد. بهتر است به نزد کسانی که روغن می‌فروشند بروید و برای خودتان روغن بخرید» (متی ۸:۲۵-۹).

در آن زمان برای خرید روغن خیلی دیر شده بود. مهمانان عروسی وارد شدند ، «و در بسته شد» (متی ۱۰:۲۵). ساقدوش‌های نادان نمی‌توانستند وارد شوند زیرا آماده بودن ساقدوش‌های دانا به آن‌ها کمکی نمی‌کرد. آن‌ها باید به طور فردی برای ملاقات با داماد آماده می‌بودند. به عبارت دیگر، نجات یک معامله فردی است بین گناهکار و خداوند. نجات نمی‌تواند منتقل یا به اشتراک گذاشته شود هر فرد باید به طور شخصی برای ملاقات با خداوند آماده باشد.

بسیاری از مسیحیان ظاهری مانند این ساقدوش‌های نادان هستند. آن‌ها فکر می‌کنند که خدا آن‌ها را بر اساس اینکه به کدام کلیسا تعلق دارند یا والدین‌شان مسیحی هستند یا همسرشان مسیحی است، به بهشت می‌برد. عیسی خود این افراد فریب‌خورده را با این کلمات به وضوح هشدار می‌دهد: «مگر اینکه توبه کنید، شما نیز همه هلاک خواهید شد» (لوقا ۳:۱۳). کلمات او در یوحنا ۳:۳ نیز تأکید می‌کند که نجات یک تجربه شخصی است: «به طور حقیقتی به شما می‌گویم، هیچ کس نمی‌تواند پادشاهی خدا را ببیند مگر اینکه دوباره متولد شود.»

بیایید زندگی خود را بررسی کنیم. آیا فکر می‌کنیم که به بهشت خواهیم رفت چون به کلیسای خاصی تعلق داریم، والدین مسیحی داریم یا خود را از بیشتر مردم بهتر می‌دانیم؟ اگر چنین است، فریب خورده‌ایم. مگر اینکه احساس گناه در مورد گناهان خود داشته باشیم، توبه کنیم و به طور شخصی به مسیح برای رهایی روی آوریم، نجات نیافته‌ایم.

حقیقت ۳: ایمان مسیحی نیازمند پایداری مادام‌العمر است.

با اینکه داماد آمدنش را تأخیر انداخت، ساقدوش‌های دانا برای هر لحظه‌ای آماده بودند. حتی اگر در زمان غیرمنتظره‌ای، «نیمه‌شب» (آیه ۶) داماد رسید، آن‌ها هنوز آماده بودند. این نشان می‌دهد که مسیحی باید در ایمان خود تا پایان پایدار بماند.

عیسی از ما نمی‌خواهد که نوعی اطاعت «گاهی اوقات» یا «هر وقت که راحت باشد» نشان دهیم. وقتی به مسیح روی می‌آوریم، این یک تعهد مادام‌العمر برای پیروی از او است حتی اگر این هزینه جان ما باشد.

متأسفانه، امروزه بسیاری عیسی و پیشنهاد نجات او را چیزی بیشتر از یک «بیمه جهنم» نمی‌بینند، یک بلیط به بهشت که تنها همراه با برکات مادی است! تعجبی نیست که انجیل کامیابی چنین جذابیتی برای نسل ما دارد! پیام انکار خود، و حمل صلیب، حتی در بسیاری از «کلیساها» امروز محبوب نیست. اما این پیام عیسی بود و هنوز هم هست!

عیسی از ما می‌خواهد که «از دروازه تنگ وارد شوید» زیرا «وسیع است دروازه و عریض است راهی که به هلاکت می‌رود» و «تنگ است دروازه و باریک است راهی که به زندگی می‌رود» (متی ۱۳:۷-۱۴). توجه کنید که نه تنها ورودی تنگ است، بلکه راه مسیحی نیز باریک است. تمام زندگی مسیحی زندگی‌ای چالش‌برانگیز است که نیاز به پایداری مادام‌العمر دارد.

مسیحیان واقعی هزینه پیروی از عیسی را درک می‌کنند. آن‌ها می‌فهمند که هزینه پیروی از او در بلندمدت بسیار کمتر از هزینه عدم پیروی از او است. به همین دلیل است که علی‌رغم نبردهای بی‌رحمانه با گناه، شیطان و دنیا، پایداری می‌کنند. حتی زمانی که گناه می‌کنند، به توبه واقعی بازمی‌گردند. آن‌ها در گناه راحت نمی‌مانند، چون می‌دانند که گناه باعث اندوه خداوندی می‌شود که برای گناهان آن‌ها بر صلیب جان داد. حتی فکر کردن به پرورش و ماندن در گناهی که برای آن نجات‌دهنده‌شان چنین بهایی پرداخته است، برایشان ترسناک و وحشت‌آور است!

لطفاً سوءتفاهم نشود؛ من نمی‌گویم که کسی به خاطر پایداری نجات می‌یابد. من کاملاً به حقیقت کتاب مقدسی اعتقاد دارم که نجات تنها از طریق فیض، تنها از طریق ایمان و تنها در مسیح است (یوحنا ۴۷:۶؛ افسسیان ۸:۲-۹، تیطس ۵:۳). کسی با پایداری در ایمان نجات نمی‌یابد. پایداری علت نجات نیست، بلکه نتیجه نجات واقعی است!

بیایید زندگی خود را بررسی کنیم. آیا ما از آن دسته مسیحیان هستیم که پایدار می‌مانند حتی زمانی که وضعیت چالش‌برانگیز است؟

افکار نهایی.

امروزه بسیاری از افرادی که خود را مسیحی می‌دانند، می‌پرسند: «چقدر می‌توانم به دنیا وابسته باشم و هنوز مسیحی واقعی باقی بمانم؟» و عیسی به وضوح نشان می‌دهد که چقدر می‌توان به او نزدیک شد و هنوز مسیحی واقعی نبود. آسان تر است که «تقریباً مسیحی» یا ظاهرا مسیحی باشی زمانی که به مسیحی واقعی بودن اهمیت زیادی ندهی.

اما در زندگی آینده، اهمیت زیادی خواهد داشت و چقدر غم‌انگیز خواهد بود در آن روز داوری که متوجه شویم تفاوت زیادی بین مسیحی واقعی بودن و تقریباً مسیحی بودن وجود دارد. این تفاوت به اندازه تفاوت آسمان و جهنم است.

بیایید این هشدار را جدی بگیریم: نجات کامل نیافتن، یعنی قطعاً گم شدن در راه ! چقدر صحیح است که گفته‌اند: «راه جهنم با نیت‌های خوب فرش شده است!» امیدوارم این کلمات توصیف هیچ‌یک از ما نباشد.

ساقدوش‌های نادان خیلی دیر متوجه شدند. لطفاً خود را در موقعیت مشابهی قرار ندهید. اگر تاکنون این کار را نکرده‌اید، از گناهان خود دور شوید، از عیسی بخواهید که شما را ببخشد و همین حالا شما را پیرو خود کند. او فوراً پاسخ خواهد داد. او روح‌القدس خود را می‌دهد تا در درون شما بیاید و زندگی کند. و روح‌القدس به شما کمک خواهد کرد تا زندگی‌ای را که به تنهایی نمی‌توانید زندگی کنید، ادامه دهید. و از طریق زندگی پایدار شما، می‌توانید اطمینان داشته باشید که یک مسیحی واقعی هستید!

Category

Leave a Comment